غضنفر کنکور داشته میره سر جلسه
سوالها رو که پخش می کنند
اول یک پنج دقیقهای مبهوت به سؤالا خیره میشه !
بعد یک بیست پنج تومنی از جیبش درمیاره
شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ برگه رو پر کردن…
بعد 40-50 دقیقه مراقب می بینه غضنفر خیس عرق شده !
هی داره یک سکه رو میندازه بالا …
میره جلو می پرسه : داری چیکار میکنی ؟
میگه : همه سوالا رو جواب دادم ، دارم جوابامو چک میکنم !!!
پدر غضنفر رو می برن اتاق عمل
غضنفر پشت در اتاق عمل ایستاده بود
پرستار صدا می زنه : همراه مریض … همراه مریض !
غضنفر میگه : …. 093535 !!!
غضنفر میره دزدی تفنگو میذاره پشت گردن طرف
میگه تکون بخوری با لگد می زنم تو سرت !!!
به غضنفر میگن اگه آب نبود چی می شد ؟
میگه شنا یاد نمی گرفتیم در نتیجه همه خفه می شدیم !
غضنفر عینک دودی می زنه میره بیرون
پسرشو می بینه محکم می زنه زیر گوشش
میگه این موقع شب بیرون چیکار می کردی ؟
بچش میگه بابا شب نیست عینکتو بردار
غضنفر عینکشو بر می داره
دوباره می زنه زیر گوش پسرش !
پسرش میگه چرا می زنی ؟
میگه از دیشب تا حالا اینجا چیکار می کردی ؟
غضنفر میره چلو کبابی
گارسون میاد میگه : چی میل دارین ؟
غضنفر میگه : یه پرس چلو کباب
گارسونه میگه : با کمال میل
غضنفر میگه : نه ! با سماغ و دوغ !!!
از غضنفر می پرسن شما چرا معلم شدی ؟
میگه من به سه دلیل این شغل رو انتخاب کردم :
تیر مرداد شهریور !
يه روز تو يه تيمارستان …
دكتره می خواست از بيماراش تست بگيره
يه عكس ماشين ميزاره جلوی همه
ميگه هركی اين ماشين رو هول داد روشن كرد ميره خونه اش
همه رفتن هول بدن كه برن خونه به جز یک نفر !
دكتره خوشحال شد با خودش گفت اين پس خوب شده …
بهش گفت ببينم تو چرا ماشين رو هل نميدی ؟!
گفت اينا خنگن سويچ دست منه !!!
يه مار با يک زرافه ازدواج می کنند
بچشون قورباغه می شه !
می دونيد چرا ؟!
چون بچه دار نمی شدن
از پرورشگاه بچه آوردند !!!